وابستگی های CSR-HRM و مفهوم هم آفرینی
افزایش واسط ها و همگرایی بین CSR , HRM در آثار اخیر مورد توجه بوده است، البته این زمینه تحقیقی از نظر مفهومی توسعه نیافته است (باینز و دووس 2001، زاپالا 2004، برانکو و رودریگوس 2006، اورلیتزکی و سوانسون 2006، ویلکوکس 2006، فنویک و بیرما 2008، استراندبرگ 2009، اهنرت و هاری 2011، گرین وود 2013). مسئله مهم مطرح در این زمینه این است که، چرا نقش پیشنهادی HRM در CSR مهم است و HRM چه ارزشی به CSR می افزاید؟ برای پاسخ به این سوال، باید CSR را بعنوان مفهومی تلقی کنیم که نیازمند یکپارچه سازی با فرایندهای سازمانی و مهار سیستماتیک استراتژیهای سرمایه انسانی و رابطه با ذینفعان می باشد (کارول و شابانا 2010، مک ویلیامز و سیگل 2011). در نتیجه، آنچه فراتر از مجموعه اصطلاحات در رابطه با CSR مهم است، درک بهتر نحوه تفسیر سازمان و برگردان اصول CSR به اقدامات و شیوه های مدیریتی از طریق بهره برداری سیستماتیک از منابع سازمانی، بویژه منابع انسانی می باشد. اینجاست که مشارکت HRM در CSR ارزشمند است و هر نقش پیشنهادی برای HRM در CSR، از چالشهای اجرایی CSR، یکپارچگی با عملیات کسب و کار و همچنین ماموریت اصلی و اهداف استراتژیکی بهره می گیرد.
درباره این سایت